جدول جو
جدول جو

معنی گالک پر - جستجوی لغت در جدول جو

گالک پر
گلپر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل پر
تصویر گل پر
(دخترانه)
دانه معطری به شکل پولکهای زرد کوچک که دارویی است
فرهنگ نامهای ایرانی
(لِ پَ)
گیاهی که انجدان نیز گویند. (ناظم الاطباء). گلپر. در تداول مردم قزوین کله پر
لغت نامه دهخدا
(لِ لَ)
دهی است از دهستان اهلمرستاق بخش مرکزی شهرستان آمل، واقع در 13هزارگزی شمال باختری آمل کنار شوسۀ آمل به محمودآباد دشت، هوای آن معتدل مرطوب مالاریائی است، دارای 350 تن سکنه. زبان آنان مازندرانی و فارسی است. آب آن از رود خانه هزار و چشمه، محصول آنجا برنج، کنف، مختصر غلات، شغل اهالی زراعت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
و رجوع به سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 112 شود
لغت نامه دهخدا
(لِ پُ)
موضعی در مازندران قرب آمل. (سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 32)
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ پَ)
درختچه ای است زینتی و زیبا که در تهران و شیراز و شهرهای دیگر در باغستانها یافت میشود. گل پر یا درخت پر را به حال وحشی در جنگلهای ارسباران نام برده اند. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 262). این درخت در جنگلهای ارسباران به حال وحشی وجود دارد و در باغستانها جزو درختان زینتی کاشته میشود. (درختان جنگلی ثابتی ص 53). این گیاه ساقه های ضخیم و برگهای بزرگ دارد و از برگها و جوانه ها و غنچه های ناشکفته و دانه های آن استفاده میشود و در نقاط مرتفع میروید. (گیاه شناسی گل گلاب ص 235) ، بته ای است با برگهای پهن و بزرگ و گل چتری که انغوزه شیره آن است و از تیغ زدن بساق آن حاصل میشود. (مؤلف). انجدان. انگوزه. کما. انقوزه. حلتیت المنتن. معرب آن جلفر. (منتهی الارب). رجوع به انغوزه و انجدان و کما شود
لغت نامه دهخدا
گلپر، از تیره ی جعفری و چتریان که گیاه دو ساله است
فرهنگ گویش مازندرانی
گل پر، برگ گل
فرهنگ گویش مازندرانی
از مراحل رشد برنج
فرهنگ گویش مازندرانی
نور شدید و آنی، آذرخش، برق آسمان، شعله ی آتش
فرهنگ گویش مازندرانی